سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ستارگان دوکوهه

اینجا دفتریست از خاطرات بی قراریم. یک پلاک و یک سربند دارم. حسرت بی سنگریست دفتر دلداده گیم

خنده در جبهه....:))))

    نظر


 

سلام علیکم. دوستان پیام دادن که چرا همش از غمهای جبهه و عملیات و جنگ میگید.مگه مسلمان نباید شاد باشه؟.

.باید عرض کنم که حق با شماست جبهه جدای از فضای معنوی و آسمانی شدن رزمنده ها .دارای خاطرات شیرین و مزاح و خنده هایی  هم بود

.مثلا.وقتی عملیات نمیشد و جابجایی صورت نمیگرفت نیروها از بیکاری حوصله شان سر میرفت..نه تیری نه ترکشی نه شهیدی و نه مجروحی و نه سروصدایی.

منطقه یکنواخت و آرام بود اون موقع صدای همه درمیومد.و در این موقع یکی از رزمنده ها میرفت بالای خاکریز و دست به آسمان بلند میکرد.و میگفت..

.اللهم ارزقنا ترکش ریزی...

آمبولانس تیزی..

.بیمارستان تمیزی...

و غذاها و کمپوت های لذیذی.

........و بقیه آمین میگفتن:)

تازه بعضی وقتها هم من این شعر رو میخوندم که...

از اون بالا میاد یه دسته حوری........آخ آخ ببخشید دوستان حواسم نبود که خانمم .بروز رسانیهای منو میخونه..

ببخشید اشتباه شد بقیه میخوندن .اما من توجه نمیکردم..دی.

شب عید هست گفتم دوستان کمی شاد بشن..التماس دعا.